کعبه زرتشت نام بنای سنگی چهارگوش و پله داریست که فاصله آن تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد.
در ساخت کعبه زرتشت از سنگهای مرمر سفید و بزرگ استفاده کردهاند که به مرور زمان به رنگ تیره و قهوهای در آمده است. میان قطعات بزرگ سنگ مرمر، سنگهای خاکستری و سیاه، طاقچههایی تشکیل دادهاند. اندازه قطعات سنگها متفاوت است؛ اما بزرگ هستند و بدون ملاط روی هم قرار گرفتهاند.
در بر هم نهادن سنگ های بنا شیوه «قاب نما کردن» بکار برده اند ، یعنی حاشیه های دو سطحی را که می خواسته اند روی هم بگذارند همواره ساخته اند و میانشان را زبره تراش باقی گذارده اند تا خوب رویهم جفت شوند اما رویه همه سنگها را بدقت تراشیده و پاک کرده اند.
در قسمت شمالی بنای کعبه زرتشت یک ردیف پله تعبیه کردهاند. زیر بنا نیز سکویی سه پلهای با قاعده مربع شکل قرار دارد. بلندی کعبه زرتشت با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴تا ۱۲ متر میرسد .
این بنا تنها یک در ورودی دارد که ۱٫۷۵ متر بلندی و ۸۷ سانتیمتر پهنا دارد و دری دو لنگهای و بسیار سنگین داشته است و جای پاشنههای پایینی و بالایی هر لنگه در سنگ کنده شده و به خوبی معلوم است. این درگاه به وسیله پلکانی سی پلهای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد.
قاعده خود برج به شکل مربعی است که هر ضعلش 7/30 متر درازی دارد. سقف بنا رو به درون صاف و هموار میرسد اما از بیرون شیب دو جانبی مختصری دارد که از خانه میانه بام شروع می شود. هر سمت بنا رخ بامی نشان می دهد که هفده سر تیر بصورت دندانه دندانه از آن بیرون زده است.
ساختمان کعبه زرتشت از دید تناسب اندازهها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمیتواند مورد ایراد قرار گیرد . در سبک معماری بنای کعبه زرتشت نشانههایی از دوره هخامنشیان به چشم میخورد. شیوه ساخت این بنا تعلق آن را به دوره هخامنشیان مسجل میکند.
در محوطه نقش رستم، روبروی کوه ، بنای سنگی چهار گوش و پله داریست که اصطلاحاً «کعبه زرتشت » نام گرفته است.
این وجه تسمیه بسیار جدید و غیر علمی است و از صد و پنجاه سال بیشتر عمر ندارد !
پیش از آن نام محلی «کرنای خانه»یا «نقاره خانه» بود، و از آغاز سده نوزدهم که اروپائیان آن را دیده اند و بخاطر اینکه درونش از دود سیاه شده بود، آن را بنای ویژه پرستش آتش شمرده اند، و چون زرتشتیان را به اشتباه آتش پرست می خواندند ، بنا را هم بدانان نسبت داده (آتشگاه زرتشتیان) دانستند.
ایرانیان که تازه شناخت آثار تاریخی خود را آغاز کرده بودند ، این تعبیر فرهنگی را هم از اروپائیان پذیرفتند !
و از سوی دیگر چون شکل بنا مکعبی بود (در آن موقع هنوز پای بنا حفاری نشده بود و بلندیش بسیار کمتر بود) و سنگ های سیاهی که در زمینه سفید دیوارهای آن نشانده شده، یادآور سنگ سیاه کعبه ی مسلمانان بود ، آن را کعبه زرتشت خواندند.
اکنون می دانیم که در دوره ساسانی؛ نام بنا ظاهراً «بن خانک » (خانه اصلی –خانه بنیادی ) بوده است و این اصطلاح در سنگ نبشته کرتیر (موبدان موبد ایران در حدود 280 میلادی) که بر دیوارهای بنا نگاشته شده ، آمده است . از اسم آن در دوره های پیش از ساسانی هیچ آگاهی نداریم.
- دلایل ساخت کعبه زرتشت در دوره هخامنشی :
در اینکه «بنخانه (کعبه زرتشت)» از دوره هخامنشی است ، هیچ تردیدی نمی توان کرد، و همه قرائن گواهی می دهد که در آغاز عهد هخامنشی ساخته شده است:
بکار بردن سنگ های سیاه در زمینه سفید، از مشخصات معماری پاسارگاد پایتخت کورش بزرگ است.
بست های دم چلچهای بیشتر به دوره داریوش و خشیارشا تعلق دارند
و شیوه «قاب نما کردن» سنگها از اوایل دوره تخت جمشیدی شناخته اند.
در و درگاه ورودی بنا همانند در و درگاه ورودی آرامگاه هخامنشی می باشد که بهترینشان را در آرامگاه درایوش داریم.
- مشابهت کعبه زرتشت با زندان سلیمان و کاربری آن :
کاربرد بنای کعبه زرتشت همواره مورد مناقشه باستانشناسان و پژوهشگران بوده است و دیدگاهها و تفسیرهای گوناگونی درباره کاربرد آن ذکر شده است
اما چیزی که تفسیر آن را دشوارتر هم میکند، وجود بنای مشابهی در پاسارگاد است که هر احتمالی را باید با شرایط آن نیز سنجید و تفسیر مشابهی برای هر دو در نظر گرفت.
بعضی از باستان شناسان بر این عقیدهاند که کعبه زرتشت در گذشته آتشگاه یا پرستشگاه بوده است. از مهمترین دلایل آن نیز به اشارههایی در کتیبه بیستون درباره بنای پرستشگاه استناد کردهاند. از طرفی این بنا بعد از دوره هخامنشیان نیز حفظ شده و مکانی مهم بوده است که میتوان نتیجه گرفت کعبه زرتشت بنایی مقدس بوده است.
مورخان از دیگر دلایل آتشگاه بودن این مکان در گذشته را سیاهی و دود گرفتگی داخل اتاقک کعبه زرتشت بیان میکنند که البته قابل اعتنا نیست. شباهت این بنا به تصویر حکاکی شده بر سکههای دوران ساسانی و همین طور بنای زندان سلیمان با همین کاربری، نظریه آتشگاه و پرستشگاه بودن کعبه زرتشت را تقویت میکنند.
برخی دیگر از مورخان و باستانشناسان بنای کعبه زرتشت را آرامگاه میدانند و شباهتهایی بین این بنا و بنای زندان سلیمان با مقبره کوروش در پاسارگاد مشاهده کردهاند. در ضمن شکل معماری این بنا و ساختار در ورودی تکی و سنگین آن، فرضیه آرامگاه بودن آن را تقویت میکند.
برخی از متخصصان نیز با توجه به برجستگیهای روی بنا، آن را در دسته بناهای تقویمی ایران قرار دادهاند و اعتقاد دارند که کعبه زرتشت و دیگر بنای شبیه به آن در محوطه پاسارگاد، برای سنجش زمان کاربری داشته است.
- یک نمونه نتیجه گیری در مورد کاربری کعبه زرتشت :
با این قرائن چاره ای نیست جز اینکه " بن خانه (کعبه زرتشت)"را یک آرامگاه هخامشی بدانیم که در دوره ساسانی از آن به عنوان مکانی همانند"گنج خانهء اسناد دینی" استفاده کرده اند.
اما چون آرامگاه داریوش و کورش معلوم است، باید دنبال کسی بگردیم که در زمان آن دو نفر زیسته باشند (چون تاریخ"بن خانه (کعبه زرتشت)"به عهده داریوش می افتد)، و به اندازه ای هم مهم بوده باشد که چنین بنای باشکوهی برای وی ساخته باشند.
از سخن آریستو بولوس (به نقل آریان از وی) در مورد آرامگاه برج مانند کورش در پاسارگاد ، می توان احتمال داد که برج معروف به "زندان سلیمان" آرامگاه کمبوجیه ،گشاینده مصر، بوده است.
از سوی دیگر نشانه هایی داریم که می رساند پدر و مادر داریوش ، به همراه وی در دل کوه مدفونند.
پس تنها یک نفر از هخامنشیان برازنده چنین آرامگاهی می ماند ، و آن شاهزاده بردیا پسر کوچک کورش است که کمبوجیه پنهانی او را کشت و گئومات مغ به نام وی تاج و تخت هخامنشی را ربود، اما داریوش، به عنوان "کین خواه" بردیا گئوماته و یارانش را برانداخت و پادشاهی را به دودمان هخامنشی بازگرداند.
بنابراین استنتاج ما این است که" بن خانه (کعبه زرتشت)" آرامگاه بردیا بوده است که به فرمان داریوش بزرگ در حدود 515ق.م. ساخته شده، و بعدها ساسانیان آن را بصورت "گنج خانه اسناد" در آورده اند و در حمله عرب ها ناقص و شکسته شده است.
در این مجموعه دو پاورپوینت در مورد بنای معروف به کعبه زرتشت قرار داده شده است که به طور کامل تمام ویژگی های این بنا را مورد بررسی قرار داده است ازجمله مسئله مربوط به نام گذاری این بنا با عنوان کعبه زرتشت و هم چنین فرضیه های مختلف درمورد کاربری این بنا و بیان استدلالات مختلف و بررسی و تحلیل آن ها .