رنگ تعلق

در دهه های گذشته به علت رشد بی رویه شهری، محیط زیست انسان ها دارای مخاطرات بسیاری بوده که به همراه خود کیفیاتی که به بشر حس وابستگی می داده را نیز از دست داده است .

با توسعه جوامع انسانی و تغییر شیوه زندگی و سکونت مردم، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضاها و محیط های ساخته شده، افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری برای شکل دادن به محیط زندگی و پاسخ گویی به توقعات و نیازهای انسان اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

انسان در هر مکانی که متولد می شود، رابطه ای دوجانبه با محیط پیرامون خود برقرار می کند. مکان ها، مراکز اصلى تجربه بالفصل از جهان هستند. اگرچه امروزه فشار فن آورى هاى جدید، جهانى شدن و تراکم فضا ـ زمان سبب کم رنگ شدن تاثیر مکان ها در شکل دهى به هویت فردى و اجتماعى جوامع شده است اما با این وجود مکان ها نقش تعیین کننده ای در ساخت ابعاد کالبدى و نمادین هویت انسان ها برعهده دارند

• حس تعلق :

حس تعلق به مکان معنای وسیعتری از حس مکان است که در بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش مهمی ایفا می کند به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود. در این صورت انسان خود را جزئی از مکان دانسته و بر اساس تجربه های خود نقشی را برای آن متصور می شود. این نقش منحصر بفرد بوده و در نتیجه مکان برای او مهم و قابل احترام است. در این حالت است که می توان روحی تازه به مکان داد و فضا را نیز کیفیت بخشیده و زیبایی آن را درک کرد. دلبستگی به مکان بعنوان ارتباط عاطفی مثبت بین افراد و محیط های زندگیشان تعریف شده است .

• رنگ تعلق :

یکی از دلایلی که ما را وادار به حمایت از رنگ تعلق می کند این است که رنگ تعلق الگوی فعالیت های یک مکان را روشن تر می کند. این امر در محیط های انعطاف پذیر که در طول زمان گستره وسیعی از کارکردها را در خود جای می دهند، اهمیت ویژه ای دارد.

رنگ تعلق بخشیدن به فضا اتفاقی نیست. مردم فقط به فضایی که تحت کنترل آنهاست رنگ تعلق می دهد.

در جریان رنگ تعلق بخشیدن به یک مکان، کاربران از یک طرف نسبت به استحکام سلایق و ارزش های خود اقدام می نمایند و از طرف دیگر آن را با دیگران در میان می گذارند.

مورد اول غالبا در فضاهای درونی و مورد دوم در مرزهای آن خواه به صورت واقعی یا ضمنی به وقوع می پیوندد. این مرز قلمرو های خصوصی و عمومی را از یکدیگر متمایز می کند مه قدرت تمیز و تشخیص بین رنگ تعلق خصوصی و همگانی از آن نشات می گیرد.