دیکانستراکشن

بخش های مختلف این پاورپوینت:

-بخش اول:معرفی (ساختارگراها ، مکتب دیکانستراکشن ،نظریه دریدا، معنی دکانستراکشن در فرهنگ لغت لیتره در زبان فرانسوی ،معماری دیکانستراکشن،ترجمه دیکانستراکشن، خصوصیات ویژه معماری دیکانستراکشن )

-بخش دوم:معرفی معماران معروف سبک دیکانستراکشن (پیترآیزنمن ،فرانک گری،زاها حدید،ژاک دریدا)

نمونه ای ازمطالب قرارگرفته درداخل این پاورپوینت:

خصوصیات ویژه معماری دیکانستراکشن :

• رهایی از ساختارها :

این سبک درگیرهچ ساختار یا عملکردی نیست. معماران پیرو این سبک معتقدند نباید معامر در چهارچوب

محدودیت های ناشی از محاسبات سازه یک بنا نتواند آنچه در ذهن داردرا پیاده کند ر کولهاس یکی از

معماران مطرح این سبک در جایی می گوسد: نخستین موضوعی که فوقالعاده توجه مرا به خود جلب میکند

این است که چگونه در هر ساختار بزرگ اوزیع بارهای وارد به سمت قسمت های زیرین بیشتر و بیشتر می

شود به طوری که روی زمین با نوعی توارث ساختاری و مکانیکی که از بالا می رسد دست و پای آدم بسته

می شود شاید بشود استعاره ای هم در اینجا به کار گرفت و آن اینکه : یک ساختمان آسمان خراش با

هرساختمان بزرکی به گونه ای روش مند آزادی کعکار را می کاهد و هر چه به طرف پایین می رویم این

کاهش آزادی عمل مشهودتر می شود تا جایی که درروی زمین یعی نقطه ای که اهمیت آن به مراتب از

نقاط دیگر بیشتر است این کاهش آزادی عمل به بیشترین میزان می رسد ..

• رهایی از نظم :

معمار نبایستی مجبورباشد حتماً اثرش از نظم خاصی پیروی کند چرا که نظم گرایی خود یک

محدودیت به حساب می آید .

• رهایی از ایدئولوژی :

در دوره های قبل مکاتب وایدئولوژی ها از طریق نفوذ در معماری سیاست های خود را به مردم تحمیل

می کردند و این سبک سنگینی هیچ ایدئولوژی را بر خود تحمل نمی کند .

• استفاده از قوانین اتفاق :

این خصوصیت از هنرمندان دادا به این سبک وارد شده بود و دادائیست ها طرح ها و نقشه هایی را به

طور تصادفی در کنارها قرار می دادند و اثری را خلق می شد .

• رهایی از الگوها :

معماران این سبک از هیچ الگوی و نمونه ای پیروینمی کنند . کارهای آنان در این سبک کاملاً با هم

متفاوت است .

• تکه پاره کردن و جزء جزء کردن احجام :

آنان معتقدند تمام اجزاء ساختمان نمی تواند زیر یک پوسته قر ا رگیردبلکه هر بخش هویت خاص خود

را دارد .

معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانیث عمر نسبتاً کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ، ولی تأثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوعی بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت .

این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون   معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .

از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک کهری ، زاها حدید ، رم کولهاس وبرنارد چومی و نیز بهرام شیردل از کشورمان را نام برد

شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود پیتر آیزنمن ، معمار معاصر آمریکایی است .

• پیتر آیزنمن : معماری سکولار

ساختمان ها را با دو معیار می سنجد یکی اینکه چه مدت در تعلق به حال باقی می مانند و دیگر اینک چه مدت در تاریخ خودشان را حفظ می کنند او معتقند است که : یهضی از ساختمان های کنونی بودن خود رال از دست می دهند و هر گز جزئی از تاریخ نمی شوند . ساختمانها می توانند 5 تا 100 سال تعلق   یا حال داشته باشند .

او در حال حاضر تنها مبحثی را که در دانشگاه تدرس می کند مربوط به پلادیو است . در کار پالدیو چیزی است که او. شیفته آن است و آن اختراع تپولوژی است .

اختراع تپولوژی   اجتماعی و فرمی ساختمانی که با دیگر کارهای زمانه اش در یک ردیف قرار نمی گیرند و باید اقرار کرد ما هنوز مشغول ساختن ویلاهای پالادیویی هستیم و این موضوع آیزنمن را بر انگیخته که پست مدرن نیسم ها پالادیو را چون جایی در اصول فکری آنها ندارد او را سرکوب کرده اند و پالادیو را در حاشیه گذاشته ادن و گمانه میزنیم که وجهه استر پالادیو را در حاشیه گذاشته اند و گمانه میزنیم که وجهه اشتراک پالادیو و آیزنمن در این است که هر دو به عقیده منتقدانشان ارتباطشان با تاریخ قطع شده است .

پیتر آیزنمن در 14 آگوست سال 1923 در نیوارک ایالت نیوجرسی به دنیا آمد   او مدارک لیسانس معماری خود را ازد انشگاه کرنل مدرک فوق لیساس خود را از دانشگاه کلمبیا و دکترای خود را از دانشگاه کمبریج   دریافت کرد . به وی دکترای افتهاری هنر های زیبا از طرف دانشگاه ایلیونویز شیکاگو اهدا شد .

در سال 1980 پس از سالها تدریس و نوشتن کتاب و نوشتن تئوری های قابل قبول ، کار حرفه ای خد رادززمینه طراحی و ساختن آغاز کرد که شامل خانه هایی با مقیاس بزرگ و پروژه های شهری و نیز فعالیت ها یی در زمیه ی آموزش دانشگاهی و یک سری خانه هاس شخصی بود .

علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت البرت اینیشتن و اصل عدم قاطعیت ورنرهاینزنبرگ دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است .

لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر الساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماریامروز ما باید از علم فلسفه قرن نوزدهم گذر کند . خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همجچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عو ض شود .

آیزنمن معتقد است که مدرنیسم ها مدعی هستند که مدینه فاظله را باید در آینده جست وجو کرد .

پست مدرنیستها نیز به دنبال این مدینه فاظله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند .

معتقد است که معاری در هر زمان و مکان باید متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .

برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قرار دادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافعته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .

در معاری دیکانستراکشن سعی بر این باور است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرارگیرد .

یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مر کز هنرهای بصری و کسنر ( 1989-1982) در شهر کلمبوس آمریکا است .

در مسابقه ای که درسال 1982   برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی ازجمله مایکل کریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .

سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهابو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد .

عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان در آن است .

ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک   بین دو ساختمان موجود درسایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد.

از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکا نستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرارگرفت ..

پس از بازنمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه   پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نطامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود. اگرچه این ساختمان دیگر وجود نداشت . ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود.

بخش هایی از ساختمان دانشکده نظامی   که شبیه یک قلعه نظامی بود ، درقسمت سر در ورودی   ساختمانهای مرکز هنرهای بصری و کسنر بازنمایی و بازسازی شد .