تصاویری که در ادامه ملاحظه می کنید مربوط به انبارهای فروش اهن های دست دوم , مستعمل و ضایعاتی در شهر مشهد می باشد. جایی که شما با پدیده ای به نام کف ستون جوشی مواجه می شوید !
مراحل تولید:
ابتدا ورق های دست دوم را به ابعاد دلخواه ( 40 در 40 ، 30 در 30 یا 35 در 40 ، هر چی که بالاخره ابعاد ورق اصلی جواب بدهد) با دستگاه هوا گاز, برش می دهند و اگر خیلی بخواهند اصولی کار کنند ، به جای هواگاز ، ورق ها را با قیچی گیوتین برش میدهند.
تمامی ورق ها مستعمل بوده و اکثرا زنگ خورده , دارای پیچیدگی و با ابعاد غیردقیق هستند که چون قبلا روی انها یک یا چند بار جوشکاری انجام شده ، حداقل یک طرفشان پر از جوش هست.
در مرحله بعد میلگرد های 20 ، 22 یا 25 مستعمل را به طول های حدود50 ، 60 یا 70 برش میدهند و دو سر ان را خم می دهند و یک سر خم شده میلگرد را به زیر صفحه جوش میدهند و سر دیگر خم شده میلگرد ، هم در بتن قرار خواهد گرفت .
-و خیلی راحت بولتی درست می کنند که نیازی به رزوه و مهره و نصب و دردسرهای مهار کردن و … ندارد و برای تعیین ابعاد آن هیچ گونه محاسباتی انجام نشده است ( یعنی یک ترم فولاد یک و طراحی بولت و کف ستون کشک ! )
و در مرحله بعد این کف ستونها را میفروشند به بندگانی که یا از سرناچاری مجبور به خرید این کف ستونهای مستعمل هستند یا از روی زرنگی !
- این کف ستون ها چه قدر از لحاظ هزینه ارزان تر در می آید ؟
به طور مثال گر شما قرار باشد یک کف ستون استاندارد تهیه کنین , در حال حاضر حدودا کیلویی 2600 تومان باید بابت ورق هزینه کنین و کیلویی 2200 تومان یا بیشتر بابت بولت ها. اجرت مربوط به سوراخ کاری صفحه , خم و رزوه بولت و دو تا مهره بابت هر بولت ، هم به این مخارج اضافه میشود. هم چنین آرماتور بند بابت نصب هر کف ستون حداقل 10 هزار تومان از شما خواهد گرفت .
-ولی این کف ستونهای جوشی به قیمت هر کیلو ( صفحه و میلگرد روی هم رفته ) تقریبا 1900 تومان تا 2000 تومان ویا حتی کمتر به وفور در بازار پیدا میشود . که در هر تن خرید , شاید چیزی نزدیک به 600 هزار تومان ارزان تر در می آید و نصب آن هم کاری ندارد و کافی است که خودتان آن را داخل قالب فونداسیون قرار بدهید . تمام !
و متاسفانه همین صرفه قیمتی و نصب راحت و بی درد سر , باعث شده که استفاده از این پدیده غیر استاندارد رواج پیدا کند.
- مقصر کیست ؟
-البته مقصر اصلی داستان را باید اداره استاندارد و یا بازرسین نظام مهندسی دانست که با نظارت ضعیف خودشان , اجازه می دهند چنین پدیده هایی به وفور تولید و عرضه شوند. ( البته از اداره ای که تمام وقتش را صرف طرح ارجاع کار و توزیع پروانه بین مهندسین میکند بیشتر از این انتظار نمی رود )
-با توجه به اینکه استفاده از این کف ستون ها بیشتر در حاشیه شهر و در مکان هایی است که نظارت شهرداری ضعیف بوده و بسیاری از مالکین بدون پروانه اقدام به ساخت و ساز و توسعه بنا میکنند ، مقصر بعدی را باید ، اداره نظارت بر ساخت و ساز شهرداری یا همان ” پلیس ساختمان ” دانست .
-ناظرینی که فقط پروانه را امضاء میکنند ولی به خاطر دوری راه ، حتی یک بار هم برای نظارت بر سر ساختمان حاضر نمی شوند ، مقصر بعدی این پدیده اشتباه هستند . ناظرین تلفنی که به صورت صوتی از کار بازدید و آن را تایید میکنند . ( ورژن تلگرامی آن نیز جدیدا آمده است . ناظرینی که فقط به عکس هایی که مالک از پروژه می فرستد اکتفا کرده و کار را تایید میکنند . )
-در مرحله آخر ، مشاید کمترین تقصیر بر گردن آن مالک مستضعف حاشیه نشین باشد ، که با پس انداز چندین ساله حقوق کارگری خود ، قصد ساختن یک سرپناه کوچک برای خانواده اش دارد ، اما با قیمت های سنگین اهن الات مواجه میشود و آن را با جیب خالی خود و چشمان پر امید فرزندانش مقایسه می کند و مجبور می شود که تن به خرید آهن الات دست دوم بدهد و گرنه اگر دست یاری رسانی برای این مستضعفین بی سرپناه بود که به آن ها اندک وامی می داد ، آن ها هیچ وقت حاضر نمی شدند ، که خانه امید شان را با اهنی که عمرش را کرده است ، بنا کنند . ( البته حساب مالکین رندی که با وجود تمکن مالی ، باز هم اقدام به خرید این کف ستون ها می کنند جداست . )
- عاقبت :
برای دیدن عاقبت استفاده از این کف ستون ها و یا سایر موارد عدم رعایت نکات مهندسی ، لازم نیست منتظر آینده باشیم ، میتوانیم نگاهی به گذشته و به طور مثال زلزله بم بیاندازیم تا اگاه شویم از یک عاقبت شوم در انتظار :