سازماندهی فضایی در مدرسه ایرانشهر :
-فضاهای بسته در این مدرسه به شکل یک نیم حلقه در سمت جنوب زمین و در میان فضای باز جای گرفته اند.به این ترتیب حیاطی بزرگ در سمت شمال و فضاهای باز کوچکتری در شرق غرب و جنوب ساختمان به وجود آمده است.به عبارتی ساختمان مدرسه از چهارسو با فضای باز همنشین است.این نحوه ی استقرار از دو جهت بر طرح تاثیر می گذارد:نخست اینکه فضاهای بسته”دورو یا دولایه”می شوند و می توانند درآن واحد از فضاهای باز پشتی و جلویی بهره ببرند.
-دوم اینکه با چرخش فضای باز به دور ساختمان امکان گردش در اطراف بنا و تماشای آن بیشتر می شود.این سازماندهی امکانات عملکردی خوبی برای طراحی فضاهای بسته و باز به وجود می آورد که می توان فضاهای کار و فعالیت را به تناسب در لایه های مختلف ساختمان جای داد و به این ترتیب به قدر کافی از مزایای نور و تهویه بهره برد.
-مدرسه بنایی یک طبقه است که زیرزمین بزرگی نیز دارد.بخش جنوبی آن مستطیلی کشیده در امتداد شرق به غرب است که سالن اجتماعات و کلاس های درس را در خود جای می دهد و در بدنه ی اصلی ساختمان را می سازد.دو بازوی شرقی و غربی که به دو انتهای این بدنه ی اصلی متصل شده اند فضاهای اداری،سالن کوچک و کتابخانه را در خود جای می دهند.
-در بدنه ی اصلی دو راهروی طولی به شکل رواق در شمال و جنوب قرار گرفته که کلاس های درس را احاطه کرده اند.این راهروها و ردیف کلاس های میان آنها توسط بخش میانی قطع شده است؛بخشی که حجمی بلندتر از طرفین را دارد.در اینجا تالار اجتماعات در طرف شمال(رو به حیاط اصلی)و رواق ورودی در سمت جنوب واقع شده است.
– در طرح اولیه دو ورودی از سمت جنوب در نظر گرفته شده است.ورودی اصلی بر محور شمالی-جنوبی ساختمان و در مقابل رواق تالار اجتماعات قرار دارد.راهروهای چپ و راست این رواق میانی دسترسی به کلاس ها و دیگر بخش های مدرسه را ممکن می سازد.و ورودی دیگری در سمت شرقی دیوار جنوبی دارد.
-در همنشینی مدرسه با حیاط ها به چند نکته می توان اشاره کرد:اول آنکه حیاط اصلی مجموعه سطح قابل توجهی(تقریبا 55٪)از بستر طرح را به خود اختصاص می دهد و با آنکه با قرار دادن رواق ها در پیرامون این حیاط بزرگ ظاهرا چشم هایی نیز به سوی آن گشوده می شود،اما فقدان طرحی برای حیاط سازی و خالی رها شدن آن نشان از کم اعتباری حیاط دارد.دوم آنکه فضاهای اصلی مثل کلاس های درس بدنه ی اصلی و اتاق های بازوی شرقی وغربی-که میتوانستند متوجه حیاط اصلی باشند و اعتباری برای آن کسب کنند -رو به سوی حیاط های کوچک و باریک پیرامونی دارند.
-ممکن است این تصمیم طراح را ناشی از نیاز به محیط دنج و خلوت برای فضاهایی دانست که محل درس و بحث دانش آموزانند و به این ترتیب،حیاط اصلی را متعلق به عرصه ی عمومی و حیاط های فرعی را جزیی از عرصه های خصوصی تر مدرسه به شمار آورد،اما در این وضعیت هم طراح میتوانست با توجه بیشتر به طرح هر یک از حیاط ها و رعایت تناسبات دلپذیرتر،آنها را معنادارتر کند و از صورت پس مانده های ساختمان سازی در بستر طرح خارج سازد.
-عامل سومی که میتوانست برای حیاط ها اعتبار به همراه بیاورد معبر قرار گرفتن آنها بود.اما موقعیت ورودی های مجموعه به گونه ای است که مستقیما به فضاهای بسته راه پیدا میکنند،و به این ترتیب حیاط ها به فضای بازی تبدیل می شوند که تنها برای تامین نور و هوا شکل گرفته اند و احیانا منظری برای اتاق های پیرامون به وجود آورده اند.
-از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت با آنکه ساختمان در دل بستر نشسته است گفتگوی با فضای پیرامون خود ندارد.به عبارتی فرم ساختمان و نحوه ی استقرار آن حاکی از انتظامی درونگراست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.