معماری پرش کیهانی ( 182 اسلاید )

لیست مطالب داخل این پاورپوینت:

•  تله و پروانه
• تمدن ماشینی
• انسان – ماشین
• زیبایی شناسی ماشینی
• رفتار مکانیکی
• تاثیر پروانه ای
• ماشین های انعطاف پذیر
• به چه سبکی بسازیم
• پیچیدگی در معماری و شهرسازی
• هربرت گنس جامعه شناس
• علم پیچیدگی : قلب پست مدرنیسم
• جاذب های شگفت انگیز
• کپک لجن
•    انتقاد از مدرنیسم
• چقدر پیچیدگی ؟ یک ارزش شناسی کیهانی
•    خود – همانندی ( فراکتال ها )
• کارهای بروس گاف
• خانه ی باوینگر
• غیر خطی بودن
• معماری موج ها و پیچش ها
• جان اسکات راسل
• فولدینگ – فاجعه و تداوم
• معماری سیاره ای
• پیدایش ناگهانی – تغییر مرحله ای
•    عمق سازماندهی
•    تغییرات اخیر گهری در معماری
•    تالار کنسرت دیزنی در لوس آنجلس
• زمان و عمق
• معماری ارگانیک خودگرا
•    جهان اعجاب انگیر ومعماری کیهانی
•    برج انیشتین
• یادمان ولادیمبر تاتلین
•    علوم پیچیدگی
•    معماری کیهانی
•    آرانا ایسوزاکی  
• ساختمان اداره مرکزی دیزنی در اورلاندو فلوریدا
• مونتا موزونا
• پیتر آیزنمن و معماری پرش کیهانی
• ضوابط برای معماری
• معماران پیشگام سبک کیهانی
• فرانک گهری  
• موزه گوگنهایم بیلبائو
• دانیل لیبسکیند
• طرح بازسازی مرکز تجارت جهانی _ نیویورک
• موزه جنگ منچستر
• موزه رویال انتاریو

نمونه ای ازمطالب قرارگرفته درداخل این پاورپوینت:

• تاثیر پروانه ای:

این درست است که رشد پروانه برای پیروی از خط سیرهای معینی برنامه ریزی شده است و عالم همه تمایل دارد که به روشهای معین هویدا شود و بعضی اوقات تحول های آهسته را دنبال نماید ، اما هر دو با پرشهای مشخصی رشد می نمایند .

همانطوریکه ما در تاثیر پروانه ای خواهیم دید تغییرات کوچک می توانند دستاوردهای غیر عادی و غیر قابل پیش بینی به همراه داشته باشند .

معماری به معنای ساخته شدن است :

ما ممکن است افکارمان را بازگو کنیم یا بنویسیم ؛ سرخ شدن چهره ممکن است نشان دهنده ی یک احساس درونی باشد و لباس ها ممکن است جلوه ی ویژه به انسان بدهد ولی معماری باورهای ما و نحوه ی زندگی ما را فاش می کند ( یا حداقل ، برای چه چیزهایی حاضریم هزینه اضافی پرداخت کنیم ) .

معماری صادقانه ابراز می کند که ما کیستیم .

در سوالات اخیر که انسان با عنوان انسان اقتصاد گرا مطرح بوده است انسان کاردان برای منعکس کردن ساعتی که بدان می نگرد و خط انتهایی که می کوشد آنرا حفظ کند . مقاومت محیط را در هم میشکند .

• لکوربوزیه انتظار داشت که:

ساختمان ها همانند کشتی ها ، مرتب و تمیز و بهداشتی باشند و همانند هواپیماها کار کنند و شبیه اتومبیل ها باشند . طبق نظر او خانه ماشینی است برای زندگی و به زودی انبوهی از خانه ها شبیه کارخانجات ساخته شدند مسئله مهم پیش بینی شده توسط او ممکن است در عقیده ی آنهایی که هنوز به زیباشناسی ماشینی تعصب دارند گم شده باشد .

مسئله این نیست که خانه ها باید ماشین باشند بلکه مسئله اساسی تر این است که معماری همواره راه و روش زندگی را بیان می دارد و این مسئله درواقع یک نظام اعتقادی و نمادین ساختمانی است .

اگر ما همانند ماشین ها زندگی کنیم و ارزش اقتصادی زندگی را فراتر از هر چیز دیگری در نظر گیریم ، در آن صورت خانه ممکن است ماشینی برای سکونت باشد. معماری انعطاف و انعکاس عقاید و رسوم ماست .

در عوض اگر ما به طبیعت بنگریم و برخلاقیت کیهان ارزش گذاریم

machine a habiter

موضوعی پویا ، خارق العاده و دارای نظم دقیقی که از آشفتگی ناشی شده به نظر می رسد .فرم از دیدگاه جهانی پیروی می کند .

دیدگاه ما به جهان و طریقه ی زندگی مان، در معماری نمود می یابد و امروزه این دو خود را بیشتر با علوم جدیدی که برخی موارد را درباره ی طبیعت آشکار می کنند وفق می دهند .

در نهایت تعجب می بینیم که ماشینها نیز در راستای هر مورد دیگر و هم تراز با آنها در حال رشد هستند . آنها انعطاف پذیرتر می شوند ، به طوریکه ویژگی های حیوانات اولیه همچون یادگیری و پردازش اطلاعات را به خود می گیرند .

تله در اصل به ارامی به سمت پروانه شدن در حال پیش روی است اگر چه ممکن است در مورد اینکه تا چه زمانی خواهد توانست به یک مجموعه انطباق پذیر تبدیل شود محدودیتهایی وجود دارد .

در هر صورت تله و پروانه هر دو تغییر شکل می دهند و همانطور که بعدها نشان خواهیم داد این مسئله ( از طریق غیر عادی ) دید ما را نسبت به طبیعت و معماری ، دستخوش تغییر خواهد ساخت .

• آری سوال این است که به چه سبکی بسازیم ؟
• یا به طور دقیقتر معماری در عصر اغتشاش بر چه اساسی استوار است ؟
• امروزه آن اعتقاد قابل قبول که باید در معمار نشان دهیم کدام است ؟
• چه مفاهیمی فراتر از موضوعات انسانی باید مورد توجه قرار گیرد ؟

برای بسیاری از معماران و عامه ی طرفداران مدرنیستشان این سوال قرن نوزدهمی مسئله منسوخی است که پیش از اینها در مورد آن تصمیم گرفته شده بود ، معماری یک فرآیند است این یک حرف احمقانه است .

معماری ساختن معماری است – عملکرد ، فن آور ، ساخت و ساز ، نور ، فضا و تمام موضوعات معماری که در ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد و لا غیر .

همانطور که شاعر نوگرا آرچیبال مکلیش می گوید :

« شعر معنای ندارد ، فقط شعر است . »

یا همان گونه که کلمنت گرین برگ تاثیر مدرن را در تمامی هنرها خلاصه کرده است این موضوع در مورد زیبایی شناسی صرف و منحصر بودن هر فرآیند نیز بیان می شود .

بنابراین می توان گفت نقاشی دارای دو بعد ، مجسمه سازی سه بعد و معماری قدری بیشتر از انها است .

من اغراق می کنم ، ولی نه خیلی زیاد . این فرمولها شاید گروه کمی از انتزاع گرایان و ماتریالیست ها ( معتقدان به ماده گرایی ) را معتقد کرده باشد و از جنبه مثبت آن شاید از تعداد آثار کلیشه ای در قرن بیستم کاسته باشد – یکی از اهداف گرین برگ – اما تقلیل هنر و شعر در حد بررسی خلاقانه ی معانی ، هیچ کس را نمی تواند برای مدتی طولانی ارضا کند. دیری نپایید که هر دو گروه هنرمندان و عموم نادرستی این باور را دریافتند ( اگر چه هنوز به آن عادت دارند ) .

بنابراین ما هنوز مواجه با این سوال هستیم . به ویژه هنگامی که قرار است مرکز تمدن غربی را دوباره طراحی کنیم و حاضریم تا مبلغ چهار میلیون دلار را در اختیار معماران قرار دهیم . یک فقط برای اینکه بتوانند به این سوال که زندگی امروزه شهری و مفاهیم مشترک آن چیست ؟ پاسخ دهند .

معماران بیش از صاحبان دیگر حرفه ها نگران چنین سوالاتی هستند . چون:

هنر آنها بیشتر مورد نیاز عموم است . نویسندگان ، کارگردانان تلویزیونی و سیاستمداران شاید نگران مفهوم لحظه ای تولیدات خود باشند زیرا تولیدات و محصولات انها گذراست ولی معماری برای ده ها سال باقی می ماند ، فضا را اشغال میکند و جلوی انتخاب های دیگر را می گیرد . ممکن است تعداد بسیار زیادی از نمایشنامه ی «هملت» بر روی یک لوح فشرده که هیچ فضایی را اشغال نمی کند جای گیرد و باعث آلودگی نیز نشود . اما فقط یک مکان برای کرملین ، رایشتاک واتیکان و رم وجود دارد

• پیچیدگی در معماری و شهرسازی :

نظریه ی پیچیدگی معماری و نظریه ی پیچیدگی علمی ( که آنها را پیچیدگی 1 و پیچیدگی 2 نام نهاده اند ) .

تاریخ اخیر هر یک از این نظریه ها از اوایل دهه ی 60 آغاز می شود . آنها شاید بر هم تاثیر گذاشته اند و با هم رشد کرده اند . ولی در هر حال تا آن حد از یکدیگر جدا هستند که به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند .

• در اواخر دهه ی پنجاه ، هربرت گنس جامعه شناس نشان داد که :

دارایی و قدرت هر شهر بزرگ تا حدودی به مجموعه ای از روستاهای شهری که از نظرها پنهان اند همچنین به پیچیدگی شیوه های مختلف زندگی ، گروه های نژادی و اقلیت های متبحری که در مقابل فرهنگ مسلط به حاشیه رانده شده اند بستگی دارد .

با توجه به گفته های گانس و آموزش عقاید او جین جیکوبس ، یکی از موارد زیربنایی پسا – مدرنیسم را به رشته ی تحریر در آورد – پیدایش و نابودی شهرهای بزرگ آمریکا سال 1961 . در بحث خود وی به این نظریه ی مدرنیستی که شهر را می توان به قسمت های عملکردی خاص تقسیم کرد حمله کرد .

یعنی به ایده های منطقه بندی لکوربوزیه که به از بین رفتن بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا انجامید . وی در پایان کتابش در فصل با عنوان مشکلی که یک شهر هست مسائلی را متمایز می کند که اکنون در نظریه ی پیچیدگی علوم به صورت قانون درآمده است .

یک شهر فقط یک منطقه ی عملکردی یا تقسیم ناحیه ها به پنج عملکرد – زندگی ، کار ، رفت و آمد؛ تفریح و حکومت – یا سادگی نیست . و همان طور که او می نویسد ، در عین حال شهر منحصرا پدیده ای سازمان نیافته ( یعنی کاملا تصادفی ) نیست . این دو فرآیند مشخصه علم مدرن از نیوتن تا توسعه ی آمار هستند .

برعکس جین جیکوبس به شدت تاکید می کند که :

   شهر یک موضوع پیچیده ی سازمان یافته است . مجموعه نظامی از عملکردهای مختلف کوچک و بزرگ و مسائلی که علم زندگی با آنها ارتباط دارد می باشد . این نظر اوست که شهر اساسا یک ارگانیسم زنده ی مشتکل از ارتباطات پیچیده و رفتارهای همه جانبه است

   باید اذعان داشت مفهومی که در پیچیدگی 2 پیوسته با آن مواجه خواهیم شد همانند کندوی زنبوران عسل یا لانه مورچه ها ، شهر یک ابر ارگانیسم با ویژگی های پیش بینی نشده ی غیر خطی است .