معماری معناگرا یا معناگرایی در معماری

-معماری معنا گرا در این نوشته به سه گروه تقسیم شده است . منظور از این تقسیم بندی فهم بهتر موضوعات و دنیای محققین معنا گراست :

گروه نخست به معماری معناگرا و جهان اندیشه دینی اختصاص داده شده است . بورکهات و نصر را می توان از بزرگان این گروه دانست. منابع اصلی این محققین کتاب وحی ، گفتارهای پیشوایان دینی، علما و فلاسفه اسلامی می باشند.

معماری معناگرا و دنیای عرفان و دنیای اشراق دو بخش دیگر این نوشته را به خود اختصاص می دهد. منابع اصلی این دو همان گونه که از اسم شان بر می اید عرفان و اشراق سهروری می باشد.

هنر دینی مرزهای خود را با مشخصه های درونی از دیگر هنرها جدا می نماید. افزون بر رابطه صورت و معنا در هنر دینی، نحوه انتقال ان بین هنرمندان، منشاء اسمانی این هنر، ویژگی روح هنر دینی، ذات ان ، و ساحت جاودانه ان و مواردی بسیار دیگری در این مرز بندی نقش اساسی دارند.

پرداختن به ریشه ها  در نگاه معنا گرایان با نگاه کالبدی و شکل گرا تفاوت های اساسی دارد. در نگاه معنایی محقق به دنبال ان نیست که تکامل کالبدی را بیابد بلکه به دنبال ریشه شکل گیری پیوند کالبد و معنا و کیفیت این ارتباط است. منبع اصلی محققین هنر معنا گرای اسلامی قران کریم می باشد .  از این کتاب است که اصل بسیار مهم و غیر قابل تغییر اسلام یعنی "وحدانیت الهی" استخراج می شود .

معماران مسلمان برای تجلی اندیشه وحدت در آثارشان از ابزار گوناگون بهره گرفته اند. بورکهارت به سه مورد آن این گونه اشاره می کند:

• 1 . هندسه : که وحدت را در نظم فضایی جلوه گر می سازد.
• 2 . وزن : وحدت را در نظم دنیوی و نیز غیر مستقیم در فضا نمودار می سازد.
• 3 . روشنایی : که نسبت آن را با شکل های قابل رویت ، مانند وجود مطلق است به موجودات محدود .

معمار ، اثر و دنیای عرفان :

علم عرفان یکی از علومی است که در دوران اسلامی گسترش و تکامل یافته است . هنرمند معمار در کار خویش خود را نشان نمی دهد . او خود را وسیله ای برای اهداف معنوی اش می داند .زبانی که این هنرمند برای انتقال پیام های معنوی دنیای عرفانی خود بهره می گیرد، زبان نمادین است. زبان نمادین بیانگر دانشی است که از راه عقل حاصل می گردد که همانا معرفت است . معمار هنرمند در جامعه ی سنتی آموزش خاص خود را می دید . در آن نظام آموزشی رابطه ی تنگاتنگی بین گرایش ها و گروه های مختلف علمی وجود داشت . در تعلیمات سنتی روشهایش انسان را به تبیین جنبه های برونی چیزها آشنا می سازد و در همان حال برای راه یافتن به اسرار درونی وسیله ای فراهم می آورد .

-یکی از کلیدی ترین و مهم‌ترین بخش های نگرش عرفانی اردلان به معماری در تعریف ارکان بنیادی معمای دیده می شود. اردلان بدون آنکه ذکری از روش دستیابی به ارکان معماری نماید ، آن ها را به فضا ، شکل ، سطح ، رنگ و ماده تقسیم می نماید.

• روش حکمی اشراقی :

پایه گذار این جریان نیرومند فکری که از آن به عنوان حکمت اشراقی یاد می شود ، شیخ شهاب الدین سهروردی است. او معتقد بود فرهنگ معنوی و معقول ایران باستان ، نباید به دست فراموشی سپرده شود و برای حکمت نظری و آنچه به فلسفه نوع مربوط می شود، اهمیت زیادی قائل شد . مقصود از حکمت اشراق یا اشراقی عبارت است از حکمتی بر اساس اشراق و اشراق به منزله اصل و سرچشمه این حکمت ، معانی متعددی چون کشف، اطهار و ظهور نور را داراست

• فضای شهری و معماری ایرانی :

فضای شهری و معماری ایرانی از نگاه استیرلین در دو معماری مردمی و عالمانه دارای ویژگی های مشترک می باشد .ویژگی های مشترک این دو معماری از نگاه استیرلین در «عوامل پایداری ذهنیت که در هنر ساختمان ظاهر می شود» است. عوامل پایدار چگونگی مفهوم فضایی در این دو معماری را تعیین می کند . و ...

برای دیدن لیست کامل مطالب داخل این پاورپوینت قسمت "اطلاعات بیشتر" را ملاحظه نمائید.